حواسش پرت شده!

شما با یک مشتری مواجه شدید که خواستار کالا یا خدماتی است که شما در حال حاضر ارائه می دهید، سوالی می پرسد یا درخواستی ارائه می دهد و شما بر اساس آن شروع به معرفی محصول یا خدمات همراه با ویژگی های آن می شوید، در حال استفاده از تمام تکنیک های معرفی محصول و حفظ مشتری هستید، ناگهان صدای رسیدن پیام به موبایل مشتری حواس او را به جای دیگری معطوف می کند و مورد بعد اینکه مشتری شروع به پاسخ دادن به پیام می کند! مطمئن می شوید که دیگر به شما گوش نمی دهد، یا مثلا در حال ارائه سرویس فروش هستید که مشتری مشغول تست کردن محصولی می شود، باز هم میبینید که به شما توجهی ندارد و صدای شما را نمی شنود!

خب در این لحظه راه حل چیست؟

شما دوست ندارید مشتری را از دست بدهید، نمی توانید ناراحت هم بشوید، لذا باید به سلاح قدرتمند دانش برقراری ارتباط و فن مذاکره باشید، در این لحظه می توانید با تغییرلحن کلام به آرام یا بلند، قرار گرفتن در زاویه دید مشتری، یا پرسیدن سوال و از این دست حرکاتی که او را مجبور به توجه کردن می کند،متوجه خود نمایید. برایان تریسی میگه هر وقت حواس مشتری پرت شد، ناگهان بگویید: مساله مهمی که می خواستم بگم اینه که…

شاید شما حواس مشتری را پرت می کنید!

در برخی مواقع فروشنده خودش باعث حواس پرتی مشتری می شود. به عنوان مثال فروشنده مرتب با یقه لباس خودش بازی می کند، یا با خودکاری که در دست دارد،گوشی موبایل ، دگمه کت. یا اینکه دهانش بوی نامطبوعی می دهد، از عطر نامناسب استفاده کرده است. و در یکی از عوامل نامناسب دیگر، فروشنده در رمان صحبت تیکه کلام دارد و در چند لحظه کوتاه صحبت مدام آن را تکرار می کند، مثلا بطور مداوم قسم می خورد، خدا را شاهد می گیرد و …

در حالتی دیگر، فروشنده محیط نامناسبی را برای فروش ایجاد کرده است، صدای موزیک بالا و نامناسب، حضور افرادی به عنوان دوست که بیش از تعداد فروشنده ها در محل کار او حاضر هستند و به اصطلاح آنجا را پاتوق کرده اند.

در نهایت باید توجه شود در محل کسب و در زمان مواجه با مشتری هر آنچه که مزاحمتی برای ایجاد ارتباط خوب با مشتری وجود دارد را می بایست حذف نمود و تنها عوامل و ابزارهایی باید وجود داشته باشند که  در جهت برقراری هر چه بهتر ارتباط موثر هستند.

جواد سرائی