خدا رفتگان شما رو بیامرزه، یه عمو داشتم که همیشه میگفت: نفهم اگر بفهمه که نفهمه، این خودش فهمیه!!!

شاید روزی نباشه که به این جمله فکر نکنم، البته خداروشکر اگر هم من یادم نباشه که به این جمله فکر کنم، موضوعات مختلف زیادی در طی روز پیش میاد که مجبورم کنه یاد این جمله بیفتم و یک فاتحه برای عمو بفرستم، اینم از باقیات و صالحات آن خدابیامرزه.

با توجه به کارم و محیطی که همیشه در اون قرار داشتم و دارم ، طبیعیه که با فروشندگان بسیاری برخورد داشتم. خیلی جالب بود برام که در یکی از مجموعه فروشگاه های زنجیره ای ، کتابخانه ای برای فروشندگان هر فروشگاه در نظر گرفته بودند و واقعا هم کتاب های بسیار خوبی در این کتابخانه ها قرارداشت و بعضا کتب گرانقیمتی هم در آن ها دیده می شد و فروشندگان هم با تمام توان در حفظ و نگهداری آن ها کوشا بودند. نیروی خدمات هم هر روز کتابخانه را تمیز می کرد و تمام کتابها را بصورت کاملا نو و دست نخورده نگهداری می کردند.

جالب تر از همه اینکه فرد فرد فروشنده ها بصورت روزانه دارای مشکلات مهارتی، رفتاری، روانشناسی، مشتری شناسی ، علمی و … بودند که پاسخ همه این ها در کتابخانه مقابلشان بود، ولی انگار یک نیروی نامرئی اجازه نمی داد دست به کتاب ها بزنند. به هیچ وجه!

من بنا به پروژه ای که در دست داشتم به عنوان یک فروشنده تازه کار در شعب مختلف بصورت گردشی حضور داشتم و می توانم قسم بخورم که در مدت 64 روز کاری ، حتی یک مورد هم ندیدم که فروشنده ای کتابی را از کتابخانه ای بردارد و حتی تورق کند، خودش را با آن باد بزند، جلدش را نگاه کند، اسم نویسنده بی نوا را بداند و …

 

گاهی که مشتری حضور نداشت کتابی بر می داشتم چند صفحه ای می خواندم و چنان فضای نگاه های سنگین بر خودم را احساس می کردم که فکر میکنم وزن آن را با ترازو می شد اندازه گرفت!

از همه چیز جالب تر اینکه این دسته از افراد خیلی بیشتر از نویسنده های بهترین کتاب های جهان، اساتید بنام فروش و بزرگان علم بازاریابی می توانند سخنرانی های آتشین در مورد اقتصاد، فروش، فروشنده خوب، چرایی و واکاوی وضعیت بازار و … ایراد کنند.

دقیقا مانند مثلی که می گوید: طبل هر چه خالی تر ، صدایش بیشتر!

فروشنده عزیز، برای فروشنده حرفه ای شدن باید کتاب خواند، تلاش کرد، دانش کسب کرد، به علم روز مسلط بود. باور کن خیلی زمانی باقی نمانده است برای حضور مغازه داری، برای فروش های اتفاقی و برای مغازه های با پاخور بالا…

دوران پاخوری مغازه داری و فروش های موفق از این دست، زودتر از آنچه که تصورش را کنید تمام خواهد شد. به فکر کسب مهارت باشید.
خیلی وقته دیگه آدمهای بی مهارت رو تو تیم فروش راه نمی دن!

پس کتاب بخون، رشد کن و موفق شو…
یا اینکه هیچ وقت کتاب نخون و “فعلا” لذت ببر…

 

جواد سرائی