ارزشهای سازمانی،تعاریف و ویژگی های آن

ارزش های سازمانی به عنوان اصول اساسی حاکم بر سازمان برای افراد درون سازمان ارزش ذاتی دارد و بیانگر باورهای کلی است که رفتار افراد را در همه شرایط تحت تاثیر قرار می دهند. ارزش های محوری سازمان ارزش های مورد حمایت مدیران که آنها را قواعد اخلاقی سازمان نیز می نامند.

این قواعد اصول راهنما در سازمان هستند که رهنمودی برای تصمیم گیری و رفتارها خواهد بود. این قواعد اخلاقی توسط استراتژیست ها تدوین، توزیع و اعمال می گردند.

در یک سازمان، اصول اخلاقی خوب، پیش شرط مدیریت راهبردی خوب است. اصول اخلاقی خوب یعنی سازمان خوب، ارزش ها باید در شرایط سخت به کارکنان سازمان روحیه بدهند وگرنه ارزش نیستند. ارزش ها حامل شعارهای هر روزه ای هستند که به کارکنان احساس خوبی می بخشند.

جنبه اخلاقی منابع سازمانی محسوب می گردند و علاوه بر همگانی بودن، شخصی نیز هستند.

اگر سازمانی خواهان پیشرفت باشد باید به گذشته برگردد و ارزشهای خود را مجددا کشف کند.

این موضوع به بنیان های اخلاقی وابسته بوده و با روحیات شخصی کنترل می شود.

این اعتقاد که ترویج اصول اخلاقی و تقویت فرهنگ معنی موجب ایجاد مزیت های راهبردی برای سازمان می گردد روز به روز عمیق تر می شود.

ارزشهای سازمانی

ارزشهای محوری سازمان همانند یک فانوس دریایی عمل می کنند. آنها تکان نمی خورند، نباید و نمی توان آنها را شکست زیرا با کوشش برای شکستن آنها، خود را می شکنیم. اما می توانیم آنها را بیاموزیم و به کار بگیریم. مدیریت سازمان بر اساس ارزشها، تنها یك ابزار مدیریتی نیست بلكه روشی از زندگی كردن است.

تعریف ارزش

ارزشها، همان باورها و دیگر مفاهيمي هستند که به دليل برخورداري از جايگاه و اعتبار ويژه، قابل معامله و مصالحه نيستند و متعالی نمودن آن ممکن ولی انکارش غیر ممکن است.

تعریف ارزشهای سازمانی

ارزشهاي سازماني، به آن دسته از ارزش¬هايي اشاره دارند که هدايت¬گر رفتار، کردار و انديشه کارکنان و مديران سازمان و مبناي تصميم¬گيري بوده و راهنماي قضاوت امور هستند و در مجموع میتوان گفت ارزش-هاي سازماني، زيربناي فرهنگ سازماني بوده و متمايزکننده يک سازمان از سازمان¬هاي ديگر است.

ارزشهای محوری سازمان

ارزشهاي محوري سازمان، مجموعه باورهايي هستند که در يک سازمان، رفتارهای مطلوب را شکل مي¬دهند و مشابه صافی¬هايی عمل مي¬کنند که همه اقدامات و تصميمات سازمانی از آنها عبور مي¬کنند که عبارتند از : شناخت، صلاحیت و شایستگی، صلح و آرامش، صمیمیت، ظرافت، عشق و علاقه، كارایی و…

مدیریت بر اساس ارزشها

در مدیریت بر مبنای ارزش ها همه طرح ها، تصمیمات و عملیات در سازمان بر اساس ارزشها هدایت و رهبری می گردند و در اصل این سازمانها نیستند كه مدیریت بر اساس ارزشها را موثر می سازند بلکه كار و تلاش كاركنان است كه این تأثیر را ایجاد می كند.

برنامه ریزی استراتژیك / ارزش های سازمانی

اجزای مهم جهت‌ برنامه ریزی استراتژیك یك سازمان عبارتند از:

1. بیانیه مأموریت:

كه دلیل وجود سازمان یا فلسفه وجودی آن را بیان می‌دارد.

2. چشم‌انداز:

چشم‌اندازی را مشخص می‌كند كه شركت یا سازمان بدان‌جا می‌رود و به آن تبدیل می‌شود.

3. بیانیه ارزشها و اصول اخلاقی:

که افراد سازمان ملزم به رعایت آن بوده و ممكن است ناشی از منطق، قانون و یا حتی سنتهای جاری باشند.

4. استراتژیهای انجام كار:

كه بصورت برنامه های عملیاتی ارائه می شوند.

فرآیند مدیریت بر اساس ارزشها 

1. مرحله اول : مشخص نمودن پیام و ارزشها ( تعیین ارزشها )

هرچه ارزش ها واضح تر، ساده تر، مفهومی تر باشد فهم آن آسانتر و بهتر است. پس باید اطمینان حاصل كرد كه كاركنان حقیقتاً معنای ارزش ها را می فهمند و درك می كنند و نسبت به آن اعتقاد و علاقه دارند .
پیام و ارزشها بایستی با تجمسی كه مردم از سازمان دارند همسو باشد.

2. مرحله دوم : ارتباط بر قراركردن به طور موثر

زمانیکه پيام و ارزشها را تعيين و مشخص ساختيد، نهايت توجه خود را به عملكرد ها و رفتارهاي سازماني معطوف نمایید تا مطمئن شويد كه آنها با مقاصد اعلام شده، الويت ها و اهداف جنبي مطابقت دارند یا خیر.

مانند گفتگو كردن درمورد پیام و ارزش ها از طریق جلسات، دورهمی ها، پوستر ها، بروشورها، روزنامه ها و غیره.

3. مرحله سوم : همسو كردن كارهای روزانه با ارزش ها

موفقیت این فرآیند به مدیریت ارشد و رهبران سازمان بستگی دارد که حرف و عملشان یکی باشد.

همسوئی با ارزش ها فقط از به مرحله عمل درآوردن ارزش ها به طور مداوم در فعالیت های روزانه و اعتقاد و التزام عملی و شخصی به ارزشها به دست می آید.

ارزشهای سازمانی / معیارهای تصمیم گیری 

در سازمانهایی كه بر اساس ارزش ها مدیریت می شوند، ارزش های سازمانی، معیار تصمیم گیری ها دركلیه سطوح سازمانی می باشند به نحوی كه:

• در هر موقعیت تصمیم، ارزش ها اهمیت بنیادی دارند و موضوعیت گزینه ها فقط به این خاطر است که ابزاری برای تحقق ارزش ها هستند.

• مقصود از بیان رسالت، بصیرت و ارزش‌های سازمان، این است كه افراد سازمان همگی باید موافق با مأموریت و بینش و ارزش‌های سازمان باشند زیرا قبول نكردن آن‌ها، خود می‌تواند منبعی برای بروز تعارض گردد.

• هر تصمیم یا كشمكش یا اختلاف نظر تیمی باید همسو با ارزشهای سازمانی گرفته و حل و فصل گردد . ارزش های مشترك – همچون مغناطیسی قدرتمندند كه همه كاركنان را به سوی یك موضوع مشترك هم جهت می نمایند .

 

ادامه دارد…