یک ترفند قدیمی:

یافتن راه های فاش کردن اطلاعات برای مشتریان به گونه ای که گمان نکنند شما منبع فاش شدن آن اطلاعات هستید، یک ترفند قدیمی است که در آن از شخص سوم به نحوی برای افزودن به اعتبار استدلالهای شما استفاده می شود. برای این منظور، کمک گرفتن از مشتریان دیگر کارساز است. اگر ارتباطتان با آنان به اندازه ی کافی خوب است می توانید از ایشان بخواهید چیزهایی بگویند که برای کار شما بسیار مفید است. انجام این کار وقتی شما آنجا نیستید نیز به اعتبار کار می افزاید.

مطمئن نیستم که آیا این ترفند که در ادامه مطرح می کنم در این مورد سودمند است یا نه، اما از قضا به کار گرفته شد و خوب نتیجه داد.

فروشنده ای حرفه ای در آستانه ی یک معامله ی دشوار بود. تماسی دور از انتظار و بنابراین بسیار خوشایند از طرف شخص تصمیم گیرنده در سازمان مشتری با او گرفته شد که از او خواسته بود برای روشن شدن چند نکته، ملاقاتی کوتاه با او ترتیب دهد. تنها مشکل این بود که آن روز او می بایست از پسر کوچکش مراقبت می کرد. او مشکل را به مشتری گفت و او با گفتن این که پسرش را هم همراه خود ببرد آن را حل کرد. فروشنده به بچه سفارشی جدی کرد تا سکوت را رعایت کند؛ اما مشتری بر خوشامدگویی به پسر او و صحبت با او تأکید داشت تا به پسر احساس آرامش بدهد. سرانجام پسر کوچک تنها چیزی را که در مورد معامله ی احتمالی می دانست گفت، و آن این بود که پدرش به او قول داده بود که اگر سفارش را بگیرد، او را برای ناهاری مخصوص به رستوران خواهد برد.
مشتری احتمالی چه می توانست بکند؟

آیا شما هم به انواع ترفند و سرعت دهنده ها آشنا هستید؟

 

جواد سرائی