تمرین کرونا – به سمت برنامه تحقیقاتی سیاست های بهداشتی
Roland Bal ∗, Bert de Graaff, Hester van de Bovenkamp, Iris Wallenburg

 

مقدمه :

ویروس کرونا استرس عظیمی بر جهان و به ویژه سیستم های مراقبت های بهداشتی وارد کرده است.

تلاش های گسترده ای در زمینه جلوگیری از شیوع بیشتر، معالجه بیماران و آموزش و حمایت از متخصصان بهداشت انجام شده است.

ارائه دهندگان خدمات بهداشتی در سراسر جهان یا تحت تأثیر بیماران قرار گرفته اند ، یا در حال برنامه ریزی برای موج های جدید ویروس هستند یا موج مراقبت های موردنیاز را پیش بینی می کنند که این امر نیازمند تولید و توزیع تجهیزات محافظت شخصی (PPE) ، داروها و فناوری مراقبت های ویژه بلند است.

در همین زمان ، بسیاری از کشورها در قرنطینه هستند، به طوری که اقتصادهایشان به آرامی متوقف و فقط خدمات حیاتی (به عنوان مثال بهداشت ، پلیس) بصورت عملیاتی است و سایر امور (به عنوان مثال آموزش) به دنیای مجازی منتقل می شوند.
تحقیقات می توانند و باید در مقابله با این بحران کمک کنند.

در حالی که تلاش های تحقیقاتی زیادی در حال حاضر و به طور قابل درک برای سیاست گذاری (به عنوان مثال پیش بینی شیوع عفونت ، روند بیماری و ظرفیت برنامه ریزی) انجام شده است ، مطالعه سیاست های پیشگیری و مراقبت با توجه به بحران های همه گیری (به عنوان مثال نحوه ایجاد سیاست ها ، نحوه اجرای آنها ، تأثیرات و …) به همان اندازه مهم است.

کرونا اینجا است تا مدتی بماند – به عنوان یک ویروس و به عنوان موضوعی در دستور کار سیاسی – و محققان سیاست های بهداشتی باید تحقیق در مورد چگونگی برخورد سیاست گذاران و نهادهای ما با این بحران و عواقب آن را شروع کنند.

بنابراین در این مقاله کوتاه دستور کار تحقیقات سیاسی را پیشنهاد می کنیم.

مطالعات برنامه ریزی بهداشتی در مورد چگونگی محاسبه ظرفیت های لازم، مطالعات اقتصادی در مورد هزینه های منافع استراتژی های خاص نسبت به استراتژی های هشدار سریع و بهبودی ، مطالعات روانشناسی اجتماعی در مورد چشم اندازهای خطر و ارتباطات – همه اینها لازم است ، اما خارج از محدوده این دستور کار است.

در اینجا ما بیشتر بر روی ساختارها و روشهای تصمیم گیری ، سازمان بهداشت و درمان و سیستمهای رفاهی و ارزشهای اساسی آنها ، رسانه سازی و اهمیت زبان و نقش تخصص متمرکز هستیم.

ساختارها و روشهای تصمیم گیری

یکی از سوالاتی که بدون شک در ارزیابی بحران کرونا بسیار برجسته خواهد بود این است که آیا “ما” آماده هستیم.

این موضوع حداقل دو مولفه خواهد داشت: ظرفیت و تصمیم گیری. در حالی که این امر در کشورهای مختلف شکل های مختلفی پیدا می کند، اکنون همه آنها باید با کمبودها مقابله کنند. به عنوان مثال، تجهیزات محافظت شخصی ، تختخواب ها ، متخصصان و داروها. این بحران روشن می کند که چقدر عملکرد سیستم های بهداشتی ما به تجارت جهانی وابسته است و به عنوان مثال ظرفیت تولید در اروپا بسیار محدود است.

ماسک های محافظ و مواد اولیه دارویی باید از چین و ماشین آلات و تجهیزات ریوی از ایالات متحده حمل و انتقال داده شوند.

با توجه به خصوصیات جهانی و سیاسی این بحران ، خطوط تولید و توزیع تحت فشار قرار گرفته اند.

اما پرداختن به روش های مختلفی که کشورها – سیاستگذاران ، ارائه دهندگان خدمات بهداشتی ، حرفه ای ها – با کمبود مقابله می کنند و نتیجه این برای مقاوم سازی سیستم های مراقبت های بهداشتی ما چیست ، بسیار جالب است.
در مقیاس جهانی این امر منجر به بحث در مورد اقدامات محافظتی برای همبستگی بین المللی و عملکرد سازمانهای بین المللی خواهد شد.

همچنین در داخل کشورها ، توزیع و سهمیه بندی به موضوعات مهمی تبدیل خواهند شد. میزان “افزایش” (تولید ، آموزش) و چگونگی توسعه نوآوری (به عنوان مثال در بهبود ماسک های محافظ) یا جزئیات مربوط به سهمیه بندی می توانند به سوالاتی مهم تبدیل شوند.

چه کسی باید PPE دریافت کند ، چه کسی آزمایش می کند ، کدام بیمار اجازه ورود به بیمارستان و ICU را دارد؟ کشورها در پاسخ به این امور متفاوت خواهند بود و مقایسه تفاوت ها ضروری خواهد بود زیرا پیامدهای زیادی برای سیستم های بهداشتی به همراه خواهد داشت.
به نظر می رسد که روشهای تصمیم گیری در مورد پیشگیری و مراقبت از اهمیت اساسی برای بهبود بحران برخوردار است.

در ادبیات بهداشت عمومی ، برخی ادعاها وجود دارند که می گویند رژیم ها و سازمان های استبدادی “بهتر” عمل می کنند ، زیرا آنها با راحتی بیشتری می توانند اقدامات راهنمایانه را انجام دهند و مقیاس بندی کنند. نحوه عملکرد چنین سیستم هایی از قبل تعیین نشده است.

واکنش چینی نمونه ای از این موارد است: رژیم استبدادی توانست اقدامات سختی را اتخاذ کند ، اما تنها پس از هفته ها انکار و کشتار که ممکن است در گسترش جهانی ویروس نقش داشته باشد. سیستمهای غیرمتمرکز ، مانند اکثر کشورهای اروپای غربی ، ممکن است برای طراحی و اجرای اقدامات حفاظتی مشکل تر باشند.

با این حال ، آنها همچنین ممکن است در نهایت فضای بیشتری برای بازیگران عرصه فراهم کنند تا بتوانند در مورد موضوعات در حال ظهور عمل کنند و به طور آزمایشی یاد بگیرند که چه چیزی مفید است.

همچنین ، تجربیات قبلی در مواجهه با شیوع عفونی ممکن است از اهمیت برخوردار باشد –

به عنوان مثال، تجربه کشورهای آسیایی مبتلا به SARS یا کشورهای آفریقایی با ابولا. حداقل استراتژی های آزمایشی فشرده همراه با مهار فوری در مقابل افزایش مقیاس کنترل شده برای “قرنطینه” ممکن است توسط این تجارب توجیه شود.

پاسخ های نهادی را می توان از طریق نحوه سازماندهی خدمات بهداشت عمومی در سراسر کشورها و نحوه ارتباط آنها با خدمات مراقبت های بهداشتی نیز مشاهده کرد. بسیاری از سیستم های مراقبت های بهداشتی دارای ساختارهای غیرمتمرکز “مبتنی بر بازار” هستند که حداقل در تصمیم گیری در مورد بحران تا حدی کنار گذاشته می شوند.

این سوال را به وجود می آورد که چگونه مدیریت “عادی” و “بحران” ارتباط دارند و تحت چه شرایطی تمرکز یا تمرکززدایی اتفاق می افتد ، سوالی که به ویژه اکنون با اهمیت است این می باشد که ویروس کرونا تا چند سال آینده در میان ما خواهد بود.

این سوالات شامل مسائل مربوط به تأمین مالی مراقبت های بهداشتی و آماده سازی برای (موج های جدید) اپیدمی است.

علاوه بر این ، ساختارها فقط چیزهای زیادی را به ما می گویند. این روش های مورد اعمال هستند که تفاوت ایجاد می کنند.

بنابراین جمع آوری داده ها نه تنها باید بر سازماندهی رسمی ساختارهای تصمیم گیری متمرکز باشد ، بلکه همچنین باید به چگونگی استفاده (یا عدم استفاده) ، اختراع مجدد ، و غیره توجه داشته باشد.

تا چه اندازه این ساختارها و اعمال به افزایش خاصیت ارتجاعی و مدیریت غیرمنتظره کشورها کمک می کنند؟

ارزش ها و سیستم های بهداشتی

یک نکته ای که بحران کرونا مشخص می کند ، روش های مختلفی است که ما سیستم های بهداشتی خود را سازماندهی کرده ایم.

به عنوان مثال مقدار نسبی تخت های ICU را در نظر بگیرید: در حالی که میانگین اروپایی 11 تخت ICU در هر 100000 نفر است ، تفاوت ها با میزان هلند با 6.4 و آلمان تقریبا با 30 نفر ، بسیار زیاد است (منبع: https: // www.covid-19 / تختخواب-مراقبت-حیاتی-در-اروپا ، بازدید 4 مه 2020).

برخی از کشورها بیش از کشورهای دیگر در مراقبت های اولیه سرمایه گذاری کرده اند. این تفاوت ها منعکس کننده انتخاب ها و ارزش های اساسی در سازمان مراقبت است.

به عنوان مثال هلندی ها دارای سنت طولانی تری و قدیمی تری در جلوگیری از درمان های بالینی غیرضروری و سنگین هستند و به همین ترتیب در مراقبت های تسکینی نیز قدیمی تر از آلمانی ها هستند ، اما در نتیجه طی چند هفته با نیاز حداقل دو برابر شدن ظرفیت ICU روبرو می شوند.

به همین ترتیب ، اختلافاتی در سازمان (و کیفیت) بخش مراقبت های طولانی مدت وجود دارد که اهمیت زیادی برای محافظت از جمعیت آسیب پذیر در زمان تهدید همه گیر دارد.

سازمان مراقبت های بهداشتی و اصول و ارزشهایش بر انعطاف پذیری سیستمهای بهداشتی و درمانی در مواقع تهدید همه گیر قرار گرفته اند.

این امر نه تنها در مورد مراقبتهای بیمارستانی ، بلکه در مراکز مراقبت از سالمندان ، مراقبت در منزل و مراقبت از گروههای آسیب پذیر مانند بیماران بی خانمان و بهداشت روانی نیز وجود دارد. روابط بین آزادی و ایمنی ، بین سلامتی و رفاه ، در سطوح مختلف سیستم مراقبت های بهداشتی چگونه انجام می شود و چگونه این موارد در عمل انجام می شود؟

چنین سوالاتی شامل توزیع PPE است که در اکثر کشورها بیمارستانها نسبت به مراقبت از سالمندان ترجیح دارند.

بدون شک ، این موضوعات برای برنامه های سیاسی سالهای آینده خواهد بود و تحقیق در مورد عواقب سازمان بهداشت و درمان برای مقابله با چنین ارزشهایی برای کیفیت بحثهای آینده بسیار مهم خواهد بود.

 

رسانه سازی و اهمیت زبان

بیماری کرونا اولین بیماری همه گیر در زمان رسانه های اجتماعی است.

در حالی که رسانه ای سازی در بحران های قبلی مهم بوده است ، جریان عظیم اطلاعات توسط رسانه های خبری ، توییتر و سایر سیستم عامل ها بی سابقه است.

بدون شک همه ما متوجه تصاویر ترسناکی از ایتالیا شده ایم که تابوت ها را پر کرده و پزشکان و پرستاران در مورد انتخاب های دردناکی که باید در مراقبت روزانه داشته باشند صحبت می کنند.

چنین تصاویر قدرتمندی تأثیر بسزایی در مردم – و در سیاست دارد. در هلند ، هر روز در ساعت 2 بعد از ظهر ، در مورد تعداد افرادی که در اثر بیماری کرونا جان خود را از دست داده اند یا در بیمارستان بستری شده اند به روزرسانی می شویم.

از اخبار وحشتناکی که هر روز از سراسر جهان می آید نمی توان فرار کرد. گزارش رسانه ها چگونه بر تصمیمی که مردم کوچه و خیابان (یا بهتر بگوییم در خانه هایشان) می گیرند تأثیر می گذارد و چگونه بر سیاست تأثیر دارد؟

رسانه ، چه در رابطه با اقدامات انجام شده و چه در مورد موضوعات موجود ، نقشی اساسی در تصمیم گیری همه گیر دارد. اینکه بحران کرونا به عنوان یک بهداشت عمومی یک بحران اقتصادی یا اجتماعی به تصویر کشیده شود ، پیامدهای زیادی دارد ، نه تنها از نظر تصمیم گیری برای افزایش اقدامات حفاظتی ، بلکه همچنین در تمرکز سیاست ها. یعنی در حالی که رسانه ها مملو از تخت های ICU هستند ، توجه بسیار کمی به مراقبت های اولیه وجود دارد.

همچنین ، چارچوب بندی رفتاری رسانه بسیار مهم است.

نخست وزیر روته در سخنرانی خود با معرفی قرنطینه “هوشمندانه” در هلند ، از افرادی که به ساحل می روند “ضد اجتماعی” نام برد. چنین چارچوبی اقدامات گسترده سیاسی را مشروعیت می بخشد.

چارچوب های رسانه ای همچنین می توانند نتیجه معکوس بدهند ، هماند نظر بوریس جانسون برای ایجاد “مصونیت گله ای” با جلوگیری از قرنطینه شدن مجدد با طرح در رسانه ها و اظهار انتقادات کارشناسانه.

چه نوع استعاره ها و کنایه هایی برای توصیف بیماری یا اقدامات پیشگیرانه استفاده می شود نیز مهم است.

سوزان سونتاگ (Susan Sontag) قبلاً به استفاده بومی از بحث جنگ در رابطه با بیماریهای عفونی اشاره کرده است ، با اجسام “خارجی” که به بدن ما “حمله” می کنند ، بنابراین واکنشهای نظامی را به دنبال دارد.

اگرچه چنین استعاره هایی ممکن است در ایجاد پاسخ های خاص مفید باشند ، اما آنها بسیار مشکل ساز نیز هستند.

به عنوان مثال ، به نظر می رسد استعاره از “قرنطینه” منطقی باشد ، اما در مورد جمعیت هایی که به سختی می توان “قرنطینه کرد” (به عنوان مثال محله های فقیرنشین در آفریقای جنوبی ، یا جوامع فقیر در سوریه) یا اینکه در واقع قرنطینه برای چه افرادی بد است ؟

مانند بی خانمان ها یا پناهندگان ، یا کودکان در خانواده های مشکل دار، چه می توان گفت ؟ مطالعه روش هاي تدوين اقدامات سياست گذاري و نتايج آن مورد نیاز است. باز هم ، برای درک چنین نتایجی ، مطالعه تفاوت بین کشورها جالب است.

سازماندهی تخصص در مواقع بحران

هر بحران عمومی نیز یک بحران تخصص است. از آنجا که متخصصان لزوماً به سیاست مشاوره کشیده می شوند، تخصص نیز سیاسی می شود. پیش زمینه های ویروس شناسان در مورد موضوعاتی که جامعه شناسان یا اقتصاددانان می گویند متفاوت خواهند بود.

فشارهایی که به متخصصان وارد می شود اختلافات موجود در محافل انتظامی و علمی را نیز بیشتر می کند.

بحث هایی که معمولاً “در پشت صحنه” کمیته های علمی انجام می شود ، اکنون در فضای مجازی آشکار می شوند زیرا متخصصان در همه جای رسانه ها حضور دارند و اختلافات ، آشکار و بزرگ می شوند.

اعتماد به “خبرگان” تا حدودی کم می شود زیرا این مساله وجود دارد که چه کسی جایگاه متخصص را به خود اختصاص می دهد. نقشی که می تواند توسط نهادهای خبره مجاز – در سوئد به عنوان مثال آژانس بهداشت عمومی – بازی شود ، به روش هایی که سایر متخصصان در رسانه ها دارند ، وابسته می شود.

بازهم ، اختلافاتی بین کشورها وجود دارد ، هم در بیان نظرات خبرگان و هم در مرحله ای که کارشناسان در سطح سیاسی می گیرند.

واضح است که این نیز تحت تأثیر رسانه ها است ، اما نهادینه سازی تخصص نیز احتمالاً مهم است. کشورهایی که دارای یک سنت قدرتمند از استانداردهای خبرگان معتبر هستند ، احتمالاً متفاوت از کشورهایی هستند که سازمان تخصصی پراکنده تری دارند.

افزایش اخیر “سیاست آزادی حقیقت” در برخی از کشورها در شیوه هایی که کارشناسان می توانند دستور کار تعیین کنند نیز تأثیر می گذارد. اینکه کارشناسان چه چیزی دریافت می کنند و اینکه چگونه می توانند بر تصمیم گیری همه گیر تأثیر بگذارند مسلما موضوعی است که نیاز به توجه دانشمندان دارد.

نتیجه گیری:

بحران کرونا نیازمند تحقیق و بینش تحلیل گران سیاست های بهداشتی برای مقابله با بحران (در حال گسترش) فعلی و همچنین یادگیری بحران های آینده است. مقابله با این بحران زمان قابل توجهی به طول خواهد انجامید و ما می توانیم سنجش های بسیاری از سیاست های فعلی را پیش بینی کنیم.

موارد ذکر شده در بالا تنها برخی از موارد مهم احتمالی است. همه آنها موضوعاتی هستند که ما می توانیم با مشاهده تصمیم گیری عملی ، تجزیه و تحلیل اسناد سیاست گذاری و رسانه ها ( اجتماعی) و مصاحبه با ایفاگران اصلی ، از هم اکنون (باید)جمع آوری داده ها را شروع کنیم .

تحقیقات مقایسه ای بین کشورها و مناطق به ویژه در ارزیابی اثرات سیاست ها و شیوه های مختلف پیشگیری بسیار مفید خواهد بود. در حال حاضر، فراخوان های تحقیقاتی ملی و بین المللی (به عنوان مثال اتحادیه اروپا) صادر می شوند و فرصت هایی را برای شروع تحقیقات مقایسه ای فراهم می کنند.

 

ترجمه :

صائمه ناصری فرد