برای هر فروشنده ، یادگیری رکن اساسی موفقیت است و برای یادگیری می بایست ببینید که آیا انگیزه و اشتیاق کافی برای ادامه مسیر یادگیری را داریم یا نه؟ اینکه آیا انگیزه کافی داریم یا نه نیز می تواند مورد آزمایش شخصی خودمان قرار گیرد! چطور؟ آیا حاضرید برای رسیدن به نتیجه دلخواهتان که همان هدف نهایی است از شیرین ترین علاقه مندی های روزمره بگذرید؟ آیا حاضرید کمتر تلویزیون نگاه کنید؟ کمتر به رستوران بروید؟ کمتر با دوستانتان قرار مهمانی داشته باشید و …
اگر انگیزه و اشتیاق کافی برای اهدافتان داشته باشید حتما می توانید پاسخ مثبتی به اینگونه سوالات بدهید.
این امکان پذیر نیست که یک گوشه بنشینیم و فقط منتظر موفقیت باشیم که از در و پنجره اتاقمان وارد شود. برای موفقیت علاوه بر انگیزه باید آگاهی، دانش کافی و تلاش سخت نمود و البته با روحیه قوی و  حسن ظن مثبت به تلاشی که می کنیم پیش برویم.
تمامی کتب موفقیت در دنیا را هم خوانده باشید نمی توان نمونه بارزی یافت که فقط در گوشه ای نشسته است و موفق شده است.
لطفا تنبل نباشیم!
در ادامه این بحث برای ایجاد روحیه مثبت و انگیزه کافی بخشی از سرگذشت افراد و فروشندگان موفق در دنیا را آورده ایم تا با مطالعه آن روحیه و انگیزه دوستان و عزیزمانمان را ارتقاء بخشیم و بدانیم که بزرگترین فروشندگان دنیا نیز از نقطه صفر و شاید زیر صفر شروع کرده اند.

 Daymond John

این کارآفرین و کارشناس Shark Tank اولین کسب وکار خود را در مدرسه ابتدایی با فروش مداد های سفارشی به دوستان شاگرد ممتاز خود، آغاز کرد. در سن ۱۰ سالگی، پدر و مادرش طلاق گرفتند و او مجبور شد به خانواده کمک مالی کند.
درست پس از فارغ التحصیلی از دبیرستان، به عنوان یک گارسون در Red Lobster شروع به کار کرد. در عین حال، مادرش به او یاد داد که چطور کلاه پشمی بدوزد. فروش کلاه ها به قدری خوب بود که جان ۱۰۰ هزار دلار از مادرش دستمزد گرفت، در نهایت او رستوران را رها کرد و در عرض شش سال به درآمد ۳۵۰ میلیارد دلاری دست یافت.
این برند اکنون بیش از ۶ میلیارد دلار فروش دارد.
جان یک فرصت برای پیوستن به ” Shark Tank ” در اوایل دهه ۲۰۰۰ به عنوان کارشناس به دست آورد. او در فصل اول ۷۵۰ هزار دلار از دست دارد- اما این مسئله به او کمک کرد تا استراتژی سرمایه گذاری خود را اصلاح کند. او اکنون در هر سال میلیون ها دلار درآمد دارد. ارزش ثروت جان ۳۰۰ میلیون دلار است.

John Paul DeJoria

این مرد یکی از تاجران نسل اول آمریکایی است که ارزش ثروتش بیش از ۴ میلیارد دلار است. اما زمانی که او در لس آنجلس زندگی می کرد، «چیزی نداشت». DeJoria کار فروش را وقتی که نه ساله بود آغاز کرد. برای آنکه از خانواده اش حمایت کند، خانه به خانه کارت های کریسمس را به مردم می فروخت.
پس از فارغ التحصیلی از دبیرستان، به نیروی دریایی ملحق شد.
او می گوید: “هنگامی که در سال ۱۹۶۴ خدمت سربازی را تمام کردم، پولی برای رفتن به کالج نداشتم، بنابراین به عنوان یک فروشنده در دایره المعارف کالیر (Collier’s Encyclopedia) کار کردم.” “من در طی چند سال ۱۰ شغل داشتم تا زمانی که John Capra ، دوستی که مشاور استخدامی بود، گفت که من باید صنعت زیبایی را امتحان کنم. او گفت که شروع این کار نه تنها پول زیادی نیاز ندارد، بلکه به هیچ وجه پایانی برای آن نیست.”
اگر چه DeJoria به عنوان نماینده فروش کالای مراقبت از مو بسیار خوب عمل کرد، اما بخاطر عملکرد ضعیفش در کارهای فرهنگی اخراج شد.
تا سال ۱۹۸۰ DeJoria از فروش محصولات دیگران خسته شد. او و دوستش Paul Mitchell تصمیم گرفتند یک کسب وکار راه بیندازند. آنها فقط ۷۰۰ دلار در بانک داشتند. برای صرفه جویی و تامین مقدار سرمایه ی لازم، DeJoria تصمیم گرفت در ماشینش زندگی کند. امروزه این شرکت بیش از یک میلیارد دلار درآمد سالیانه دارد.
او می گوید: “اگر شما آماده (رد شدن) باشید، پس از آنکه چند در به روی شما بسته شد، به راهتان ادامه می دهید و متوقف نخواهید شد.” “شما هنوز هم باید در مقابل در شماره ۱۶ به اندازه ی در شماره ۱ اشتیاق داشته باشید.”

دیوید اگیلوی

دیوید اگیلوی در سال ۱۹۳۱ آکسفورد را ترک کرد تا یک سرآشپز کارآموز در پاریس باشد. پس از یک سال، او به کشور خود اسکاتلند بازگشت و یک نماینده فروش خانه به خانه برای اجاق های آشپزی شد.
کارش خیلی خوب بود از این رو مدیرش خواسته بود تا یک راهنمای فروش اجاق برای همکارانش بنویسد. آن راهنما از آن زمان تا بحال بهترین دستورالعمل فروش بوده است. برادر اگلیوی دفترچه ی راهنمای او را در آژانس تبلیغاتی که کار می کرد به رئیسش نشان داد. این آژانس یک کار به دیوید پیشنهاد کرد.
او به مدت هفت سال، شش روز در هفته و ۱۲ تا ۱۴ ساعت در روز کار می کرد – و از این راه در آمد داشت. هر مسئولیتی که آژانس راه اندازی می کرد، آن را به عهده می گرفت.
در نهایت، اگلیوی سازمان بسیار موفق خود را تاسیس کرد. او اکنون با عنوان پدر تبلیغات شناخته می شود.

Mary Kay Ash

Mary Kay Ash یک نماینده فروش بسیار موفق بود که بخاطر افزایش فروش ۵۰ درصدی شرکت در عرض یک سال آن هم یک تنه ، مشهور شد. اما در سال ۱۹۶۳، زمانی که مردی که او آموزشش داده بود به جایگاه او ارتقا یافت، شرکت را ترک کرد.
مِری کِی تصمیم گرفت تا کسب وکار خود را شروع کند. او با پس انداز کل زندگیش که ۵۰۰۰ دلار بود، یک شرکت مراقبت از پوست راه اندازی کرد. این کسب وکار در عرض چند ماه سودآوری داشت – که به لطف تصمیم مهم مری کی برای دادن حق کمیسیون به نمایندگان فروش بخاطر معرفی کردن فروشندگان جدید بود.
او همچنین تیم خود را برای پرهیز از تاکتیک های فروش دارای فشار بالا تربیت می کرد. مشاورانش با نشان دادن نحوه ی آرایش به زنان ، به کار ارزش بیش تری دادند؛ چرا که وقتی زنان اثر را ببینند، طبیعتا به خرید روی می آورند.
امروز مشاوران Mary Kay بیش از ۲ میلیارد دلار تولید درآمد سالیانه دارند.

Joe Girard

بر اساس کتاب جهانی گینس، جو از بهترین فروشندگان جهان است. او در سال ۱۹۲۸ متولد شد. پس از اتمام دبیرستان، یک سری کارهای عجیب و غریب انجام داد، از جمله خبرنگاری، ظرفشویی و پسرک واکسی.
او به دنبال یک حرفه واقعی بود. در ۳۵ سالگی، به یک نمایندگی خودرو وارد شد و درخواست یک شغل کرد. مدیر تصمیم گرفت تا یک فرصت به او بدهد – وقتی گیرارد یک ماشین را در روز اول کاری اش فروخت، به سرعت پاداش گرفت.
بین سال های ۱۹۶۳ و ۱۹۷۷، گیرارد بیش از ۱۳۰۰۰ ماشین را به فروش رساند (که تقریبا شش ماشین در روز است). او موفقیت خود را مدیون حفظ ارتباط منظم با مشتریان خود، به یاد آوردن اطلاعات شخصی کوچک در مورد آنها و تلاش برای درخواست مراجعه می داند.

 

تنظیم: جواد سرائی

منبع

cstland.com